"مسواك و دندان "
سلام نازگلكم!
چون ديدم پستهات دير به دير ميشه تصميم گرفتم گاهي كارم رو راحت كنم و با موبايل برات پست بفرستم :)
و پست مهم الان هم راجع به يكي از دندنكهاي دندون اخري سمت چپ بالا هست؛)
بله تشريف اوردن؛)
ريزونه و تيز و تشديد مانند؛)
ياد اولين دندونت افتادم؛)
چه زود دهان قشنگت پراز مرواريد هاي ريز شد؛)
و امروز اخرين دندونهات رو داري تكميل مي كني؛)
چند روز پيش وقتي داشتم برات مسواك ميزدم ديدم لثه بالات قلمبه شده و سفيدي دندونه از زير پوسته نازك لثه ات معلوم بود...
خلاصه امشب كه داشتم مسواك ميزدم دست زدم ديدم بعلهههههه يه پايه از چهار پايه لثه رو شكافته و امده بيرون؛)
اخه تو عزيزمي هم خودت هم دندونات
جريان مسواك:
خوب مسواك كه دوست داري يه كم مي كني تو دهانت بعد هم مثل فرچه همه جا رو باهاش پاك مي كني و منم به دنبالت كه مسواك رو بگيرم ازت!
خلاصه يه مدت من براي شما مسواك ميزدم و همزمان شما براي من! تمام فكم و دندونهام ميومد پايين تا بذاري يه كم برات مسواك بزنم
بعد رفتيم چكاب دندون و يه مقدار پوسيدگي به علت شير شب و غيره رويت شد... تصميم گرفتيم جدي تر برات مسواك بزنيم و شير با شيشه در اخرين وعده شب رو حذف كنيم... چند شب بابا برات مسواك زد و همكاريت بهتر بود... اما امان از باباهاي خسته كه از سركار ميان و مسواك ني ني ها براشون سخته؛) ... خلاصه چندروز پيش مسواك انگشتي كه خيلي وقت پيش خريده بودم و اصلا خوشت نيومده بود رو يافتم و با خودم گفتم به زور براش مسواك ميزنم با اين خيلي راحته! و همين كار رو كردم ... خوابوندمت روي زمين و گفتم اين مسواك زوريه بايد برات بزنم! دهانت رو بازكن! و خيلي هم خوشت امد و الان چندروزه از مسواك زوري دوتايي لذت ميبريم؛)
اين بود انشاي امشب من " مسواك و دندان"
خيلي نازنيين هستي؛)
هرچي كنارت خوابيدم تا خوابت ببره نخوابيدي و هي با خرگوشك بادي كه امروز بابا برات خريده بود بازي مي كردي! اخرش بلند شدم امدم تو تخت و شروع به نوشتن كردم همين الان كه امدم سر زدم ديدم خرگوشك رو بغل كردي و خوابت برده؛))) منم توتاريكي عكس انداختم؛)
دبعدا ميذارم؛)
عروسك خانم خيلي برام عزززززيزززززي
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی