آواآوا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

دختر نازمون آوا

شیرین زبونیهای دخترک

1391/7/19 0:56
نویسنده : مامی
661 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل دخترمقلب

یعنی عزیزمی خانمی کوچولو... هر کلمه ای که می نویسم یاد کلمه هایی که می گی میفتم

و بیشتر دلم برای چلوندنت تنگ میشه

خیلی ارام و بامزه داری جملاتت رو تکمیل می کنی

این پست رو اختصاص مدیم به کلیه کلمات و کارهای شما

جملات شما بیشتر دستوریه:

"کولر روشن کن"

"سبز رو روشن کن" ....(شمع سبز رنگ)

"نانجی رو روشن کن" ...(لامپهایی که نورشون افتابیه)

"آبی رو روشن کن"....(لامپهایی که نورشون مهتابیه)

این از جملات دستوریت که همش باید یه چراغ یا شمعی رو روشن کنیم

جملات خبری با لحن متعجبانه :

"ااا آفــــــــــوشد!!"

"ااا تموم شد!!"

"ابروی پیگ کی کند؟ نکن".......(آخه ابروی عروسکی که خاله مهسا برات کارو آورده بود رو

کشیدی و نخش درامد برای همین هر روز صبح با تعجب این جمله رو که من گفته بودم تکرار میکنی)

"سبز کوچولو تموم شد. بخر" .......(شمعت آب شد و تموم شد بابا بخره)

"ماشین بابا نو شد!!!"

"صندلی نو شد!!"....(هر تغییری که داده بشه با این جمله روبرو میشیم..." ااا نو شد!!!")

اینم چندتا کلمه جدید:

"ماهی اشوفه"......(پاستیل نوشابه ای)

"افافظ"..(خداحافظ)

هرجایی که حضور من مانع شما باشه باهام بای بای می کنی و می گی افافظ

دیروز بابا رفته ماشین رو جابجا کنه هی بهونه گرفتی زنگ زدم بابا بیاد ببرت پایین ....

ژاکت تنت کردم می گم وایسا دم اسانسور تا بابا بیاد....

می گی"افافظ" میگم کجا داری میری؟ می گی"بابا ماهیا " یعنی بابا منو ببره پایین ماهیه توی

اکواریوم رو ببینم :)))

از کلمه اره بار تایید حرفات استفاده می کنی

"بابا خریده آره؟"

"بریم ددر آره؟"

"امدی آره؟"

"مامان رسیدیم آره"

تو حوم:

"آب داغه" "سرد شد!!" "خوبه"   :))))

از حموم داریم میایم بیرون

با انگشتت نشون میدی.....

"حوله بابا" ...می گم چه رنگیه .."آبی"

"حوله مامان"....چه رنگیه..."ادتی"    ..........صورتی

"حوله آوا ...هوراااااا" ..چه رنگیه..."جوجو".....منظورت اینکه جوجو (تویتی) داره

چند روز پیش هم دم در حموم یهو خوندنت گرفت

"بارئ بارو بارونه هی...بارو بارو بارونه هی...دستت (یه سری کلمه به زبان خودت) هی :)))))"

انقدر من خندیدم که زنگ زدم یه بار هم برای بابا خوندی:))))

یعنی گفتم بچه ام انقدر اشعار گروه رستاک رو با علاقه گوش داده دچار گم کردن زبان مادری شده

کلا همه اهنگهاش رو دوست داری بخصوص "ییا"...همون رعنا

"بارون"لولو"گل گل"

خلاصه همشونو می خونی و تکرار می کنی و از وقتی تصویریش رو هم دیدی روی همه چی

 می کوبی و می خونی و کلی خوشحالی:)

شعرای دیگه رو هم بلدی و بعضی هاشونو فقظ جاهای خالیش رو می گی

بعضیها رو بعد من تکرار می کنی میگم

سبزو ......آوا "سبزو"

سفیدو ......آوا"افیدو"

قرمز..........آ.ا"آبی "!!!!!!!!! می گم پرچم سبزو سفید و قرمزه .......آوا "سبزو افیدو آبی!!!"

خلاصه کلی می خندیم و اینکه آبی و سبز رنگهای مورد علاقه ات هستن و تو همه چیز

باید باشن حتی پرچم !!

سه رنگه پرچم ماست ....دوست داریم ...پرچم خویش ...از دل و جان

همه رو به زبان خودت بعد من تکرار می کنی و همه کلی خوشحال میشن:)

حتی اهنگهایی هم که اولین باره می شنویی جاهایی رو که تکرار می کنه یا می کشه باهاش

همخوانی می کنی به نظرم تونسی ریتم اهنگها رو درک کنی:)

عاشق پله برقی هستی:) هر پاساژی که پله برقی داشته باشه شصت دوری بالا پایین میریم

عاشق "آسانسور"

عاشق "آیسان و آزاده " "فاطی و آب باسی" اده (مهسا)"بابا ناصر"عمه"بابایی"مامانی"عمو"

"بابا حاجی"دایی"ایمان"الینا"کاکا"بچه ها"فرزانه"علی"و همه دوستات هستی

سی دی های مورد علاقه ات:

"تک تک کودک" ........(عمو پورنگ چون تو تیتراژش شعر کودک رو می خونه با همون

 صداش می کنی)

"خرگوشک"........(باگزبانی و البته یه سی دی دیگه که توش خرگوشه)

"ماه و خرسی"....(خرس مهتاب)

"جوجو".......(تویتی)

"Rio"

"دوستم"...(گربه تو بی بی انیشتن!!"

و امروز"دوستام اواودک"..........(فیلم تولدم با دوستام!!!)

و ....

. آهنگ "اواودک" تولدت مبارک که سی دی بنفش رنگی داره میشناسیس میاریش برات بذارم

همه اهنگهاشو دوست نداشتی هی می گفتی بعدی...بهت دکمه روی دستگاه رو نشون دادم

حالا هر اهنگی رو دوست داری خودت میاری:)))

و هزار البته که باید خودتون سی دی مورد علاقتون رو انتخاب کنید

البته دخی خوبی هم هستی اگه من بذارم هم می بینی ولی اگه دلت یه چیز دیگه ای

رو بخواد حتما اصرار می کنی

همه رنگهایی که یاد گرفتی رو کاملا میشناسی

"آبی"سبز"امز"یرد"افید"نانجی"سیاه"اهوه ای(که بیشتر می گی کاکائویی!!!)"طلایی"

"انبش(بنفش)"

نقاشی می کشی:) من ذوق می کنم:)

دایره می کشم می گم چشماشو بذار ...دهنش"O" 'گوشاش...موهاش...پاهاش...دستاش

بعد دوباره می گی"دارره" :)عکس بندازم میذارم:)

اخه چند وقت بود برات عکس بادکنک که می کشیدم روش صورتک با احساسات مختلف

رو نقاشی می کردم تو هم یاد گرفته بودی مثلا:

"ترسیدی...نترس" اوه اوه ...گریه نکن"  ههه ههه...بخند"اووووو O " عینک زدی" کلاه داری"

برای همین الان تو نقاشیات O رو که هم کشیدنش راحتتره هم خودت ازش خیلی

استقبال کردی می کشی

تو خونه مو پیدا می کنی....با انگشتات می کشیش...می گی "مو شه!!!" حالا موی کیه

 خدا می دونه :))))

 (این پست چند روزی معطل موند تا من عکس بهش اضافه کنم اما همچنان نرسیدم عکسها در پستهای

آینده)

تو هفته گذشته رفتیم خانه کودک برج میلاد و بیشتر بچه های تولد امده بودن و خیلی بهتون

خوش گدشت و بعدش هم رفتیم تو محوطه اش و ناهار خوردیم و یه عالمه برای خودمون چرخیدیم

کلی ازتون عکس انداختیم و بهتون خوش گدشت اما بعدش که امدیم خونه شما نخوابیدی و

همچنان که داشتی بازی می کردی سرت محکم خورد تو دیوار و کلی باد و ورم کرد و کبود شد

جوجه کوچولو من که داشتم پس می افتادم تو رو خدا مواظب باش عرسکم

خود خدا و فرشتهاش مواظبتون باشن

راستی برای چکاپ دوسالگی هم یه ازمایش کامل دادی و قسمت خون گرفتنش خیلی دردناک بود

چون چندبار امتحان کرد و تو اون وسط همش گریه می کردی :(

دیروز هم بردمت دکی یه کم ابریزش داشتی و قد ایستادت ٨٥ و وزنت ١٢ بود

دکی دم خونمون برده بودمت نه دکی خودت ولی چون اینجا هم پرونده داشتی گفت همه چی

نرماله خدا رو شکر

دختر شیرین زبونم ...عسلک کوچیکم ..فدای حرف زدنت بشم که داری با تمرین زیاد به

حرف می افتی ... همیشه دوست دارم دخی کوچولومماچ

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

fatemeh
1 آبان 91 21:15
webe sibaii darid ,be maham sar bezanid.

ممنون عزيزم حتما
مامانی شیما وحدیث
13 آبان 91 14:40
وای خدا دخملی چقده خوشکل حرف میزنه
جیگرش و عزیزم
دلم میخواد قورتش بدم
................................................
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایت علی ابن ابی طالب والائمة المعصومین (علیهم السلام )
عید امامت وولایت برشما مبارک باد
ممنون گلم