بزرگ شدی عسلم
سلام عزیزترینم
داشتم اولین عکساتو نگاه می کردم .....باورم نمی شه اینهمه وقت گذشته و تو اینهمه بزرگ
شدی و داری تند تند رشد می کنی
احساس خیلی عجیبی بهم دست داد.........نمی تونم به خاطر بیارم که تو یه ذره هم منو اذیت
کرده باشی همش عشق و دوست داشتنه که تو ذهنمه.....البته من هم حسابی باهات راه میام
انقدر با عشق به من نگاه می کنی که دلم می لرزه
باور کن تا به حال هیچکس اینهمه عمیق تو چشمام نگاه نکرده و تو اولین نفری هستی که
تو عمق چشمای من اقامت داری
همش حواست به منه که ازت دور نشم
همش با نگاهت داری منو تعقیب می کنی
و تو هر کلامت داری منو صدا می کنی
و من
وقتی خوابی منتظرم تا بیدار بشی
وقتی بیداری همش بوت می کنم
و وقتی توی آغوشمی می فشارمت
خیلی دوست داشتنی هستی عشقم
و من یه بار دیگه برای تمام اونهایی که هنوز منتظر مادر شدن هستن از ته قلبم دعا می کنم
خدا جونم این یه احساس پاکه
یه دنیای واقعی و یه عشق حقیقی
همه اونایی که چشم به راه هستن رو خوشحال کن و تو دلشون با این آرامش وصف ناپذیر
پر از شادی کن
امروز داشتم ازت فیلم می گرفتم آخه یاد گرفتی وقتی می ذارمت روی شکمت خودت رو
می چرخونی و به رو بر می گردی.........نکنه یهو حواست پرت بشه یه کم سینه خیز بری هان
نمی خواد بری عسلم من خودم هرجا بخوای می برمت
نمی دونم چرا امروز همش بهم می چسبیدی
چندتا عکس هم دارم که الان خوابیدی منم خوابم میاد فردا رو یه پست دیگه برات می ذارم
البته یکیش طبق معمول سوغاتیه خوشگله خاله گلناز جونه که حتما می ذارم تا بعدا ببینی
که چقدر عزیز هستی و تند تند سوغاتی ها رو مال خودت می کنی