آواآوا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

دختر نازمون آوا

بعد از 3 روز

1389/12/18 1:49
نویسنده : مامی
764 بازدید
اشتراک گذاری

 بهترين تصاوير زيبا سازي،شکلکهاي ياهو،کد موزيک ¤¤

خدا رو شکر آوا جونم بهتری Happy Dance

و تبت قطع شده گلم پاتو  تکون نمی دادی

اونقدر مظلوم شده بودی که همش دلم برات می سوخت niniweblog.com

جوجه عزیزمون می ترسیدی پاتو تکون بدی انقدر برات ماساژ دادم و آروم تکون دادم

تا فهمیدی دیگه درد نمی کنه و الانم با خوشحالی پاهات رو بالا گرفتی و داری بازی می کنی

عاشق ظرف شکلات روی میز مامان بزرگ مهربونی و همش با شکلاتها بازی می کنی

میریزی از ظرف بیرون و ذوق می کنی الهی فدات بشم که شکلاتها برات چشمک می زننconnie_49.gif

فعلا که نمی دونی توش چیه؟  ولی حتما بعدا بازشون هم می کنی و نصفه نصفه دهنیشون

می کنی

اینم عکس آن لاین  مگه میذاری عکس بگیرم همش وول می خوری تار می افته

وایسا بچه جون

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

 ولی همچنان شبها بیداری آخه چرا ؟؟؟؟؟؟ اصلا نمی دونم چکار کنم

تو روز هم که خوابت می گیره دیگه حریف غر غرات نمی شم و باید بخوابونمت

شبا هم هردوتامون بیداریم و داریم ستاره ها رو می چینیم

واااااای تو رو خدا غذاتو بخور مادر

من یه ساعت برات حریره بادوم درست می کنم ولی یه قاشقشم به زور می خوریRolling Pin

غذات رو بخور عسلم بزرگ بشیWinner

غذات رو بخور امیدم ، زندگیم ، همه چیم

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

امروز رفتیم خونمون برای کمد تکونی با مادر بزرگ مهربون که همه کارا رو کرد و کلی خسته شد

نگاهت افتاد به عکس بالای تخت که از روز اول دیدی و حسابی می شناسی

تا بابایی گله رو دیدی شروع کردی به گفتن "ب" "بو" "ب" "با" عزیزم تازه یه کم هم بغض داشتی

ولی کلی خوشحال شدی و خونمون رو شناختی

تازه حموم هم بردمت و کلی برق افتادیniniweblog.com

 

دوستت دارم گل قشنگمتصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيدتصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (13)

رز
17 اسفند 89 23:52
الهی قربونش برم خیلی ماشاااله نانازه ببوسش عزیزم

مرسی عزیزم لطف داری
فرزانه
18 اسفند 89 0:59
نازی عسل خانم ....
پس شبها با مامانیت دنیایی دارین مادر و دختر .


آره خاله جون دنیای خواب آلودها
فرزانه
18 اسفند 89 1:05
راستی دوست جونم ....منم لینکیدمت .



مرسی گلم لطف کردی علی جونم رو ببوس حتما

مامان شنتيا
18 اسفند 89 8:16
سلام آواي خوشگل و ناز نازي با شنتياي من دوست ميشي من ميخوام لينكت كنم دوست داشتي وبلاگ شنتيارو هم لينك كن

خیلی لطف داری خاله جون حتما با هم دوستای خوبی می شن منم لینکتون میکنم دوست جونم
سارا
18 اسفند 89 9:31
سلام خانمی خدا رو شکر خوب شد در مرد غذا نگران نباش درست می شه ولی در مورد خوابش خانمی حتما تلاش کن تنظیمش کنی یک روز هر کار کرد نذار بخوابه ببرش بیرون یک کاری بکن که شب بخوابه یا شبها باهاش بازی نکن خودتو به خواب بزن تا تشخیص بده شب موقع خوابه منم خانمی سر این قضیه خیلی اذیت شدم ولی باید تلاش کنی اینجوری از پا در میای خدا نکرده

مرسی خاله جونم........راست می گی حتما باید خوابش رو درست کنم
زينب عشق مامان و بابا
18 اسفند 89 10:39
ممنون كه به ما سر زديد
وان يكاد توي سيستم خودم دارم از جاي خاصي دانلود نكردم

مرسی دوست جونم
مامان فرشته
18 اسفند 89 11:26
سلام عزیزم .............. ای جانم عافیت باشی آوا جونم بوسسسسسس


مامان غزل
18 اسفند 89 18:48
سلام مامان آوا می خواستم بگم اگه دوست داشتید منو لینک کنید شما لینک شدید


خیلی لطف کردید حتما لینکتون می کنم
hamid reza
19 اسفند 89 0:33
salam babaie gole
elahi fadat sham ....akseto didam delam raft......
omidvaram zodtar in safar tamom beshe biam pishet 2khtare nazam...........
2set daram az hezaran kilometr ontaraf tar.. barat chizaye khoshkel gereftam ke bahashon bazi koni nazaninam
..mamaneto azyate nakon va begir bekhab 2khmale baba.....

آخ جون بابايي گلم دست شما درد نكنه.......منم دلم براتون تنگيده.........زودي بياييد تا بيام تو بغلت

مامان عسل و آریا
19 اسفند 89 12:09
نازی عزیزم.از طرف من ببوسیدش که خیلی دوستش دارم

مرسي دوست گلم
فرانک
19 اسفند 89 19:02
آوا جونم تو هم مثل نائیریکا همه غذات رو بخور تا مامان مهربونت شاد بشه

آوا جونم قول مي ده حرف خاله جونش رو گوش بدهمرسي دوست خوبم
مامان شیما وحدیث
20 اسفند 89 12:44
نگران نباش مامانی .همه ی این دوران خیلی زود تموم میشه .
دوران خیلی سختیه ،میدونم . ولی بعد که بزرگ میشن دلت برای این ایام تنگ میشه .
به ماهم سربزن خوشحال میشیم .من بااجازه لینکتون میکنم .شماهم دوست داشتی من ولینک کن.

مرسی گلم حتما لینکتون می کنم
مامان فرزانه
22 اسفند 89 0:29


بوس به شما خاله مهربون