جوجه ريزه ميزه

سلام قندعسلم... سلام شيريني زندگيم... سلام ابنبات؛) ... يعني همه جوره عاشقتم؛) ببخشيد اگه بدون عكس پست ميذارم ... الان كه دارم برات پست مي ذارم رفتي مهد كودك... خداروهزار بار شكر مي كنم كه به مهد عادت كردي و خيلي هم راضي هستي:)... با اينكه حدود ٩ صبح بيدار ميشي اما همچنان ١٠ به مهد ميرسيم.. اخه تا يه صبحانه اي رو با قر و فر بخوري و تا لباس بپوشي يك ساعت طول مي كشه... امروز كه رسيديم مربي ژيميناستيك تو سالن داشت با بچه ها كار مي كرد شما هم تندي رفتي و دمپايي ات رو دراوردي و به خاله شقايق گفتي جورابتم در بياره و شروع به بپر بپر كردي؛) منم از دم ر داشتم نگاه مي كردم يعني عاشقتم با اين شيطونك بازيهات.... بعد هم خاله شقايق امد پيشم و گفت با يكي از بچه ها خيلي دوست شدي ؛) اسمش سهيله؛) كه شما بهش مي گي سخيل؛))خلاصه گفت ديروز هم كه عمو موسيقي داشتي به سخيل گفتي بياد باهم برقصيد؛)))) تازه تو خونه هم مي گي سخيل با ني شيرش رو مي خوره منم مي خوام مثل سخيل شيرم رو با ني بخورم؛)) خيلي ماه شدي:) البته از كم خوابي ها و گاهي وقتها لجبازي و جيغ و دادها كه بگذريم به نظرم يه نموره اوضاع روبراه تره... يعني هر دوتامون يه جورايي سر نخ كار دستمونه!!! خودت مي دوني براي هرچي وقتي داريم و وقتي يه چيزي مي خواي مي گي ديگه وقت سي ديه؛)) اگه وقتش باشه كه اجازه داري اگه نه كه بايد يه چيز جذاب برات بيارم تا وقت سي دي سرگرم بموني:)... مهد هم كه نرفته ميام دنبالت بايد سعي كنم يه مقدار زودتر ببرمت تا يواش يواش عادت كني؛) جوجه ريزه ميزه من با اون حرف زدن قشنگت و صورت نرمت و دست وپاي كوچيكت من عاشقتم:)